آذر 11, 1398
بازی اول : شناختن دستتحقیقات نشان می دهد : تمرین مهارت های بینایی در شش ماه اول زندگی ضروری است.- نوزادان عاشق نگاه کردن به چهره های مهربان و جذاب و اسباب بازی های رنگی هستند.نوع بازی :* اسباب بازی های رنگی مختلفی را بردارید و آنها را یکی یکی در مقابل نوزادتان آهسته عقب و جلو ببرید...
ادامه مطلب
تیر 18, 1398
مدیر سایت | نمایش,
تئاتر,
بازی,
شادی خنده,
عشق,
زندگی,
خانواده,
مادر,
پدر,
کودک,
کودکانه,
آرامش,
دنیا | 0 نظر |
اشتراکگذاری
|
ادامه مطلب
اردیبهشت 10, 1398
بازی احساسات؛ مبحث 3:" احساس بچه ها در مورد برد و باخت " مهدی: اگه ببازم احساسا خیلی بدی دارم میرم سیب زمینی می خورم تا قوی بشم؛ اگه برنده بشم اشکم می ریزه به جای اینکه دستامو تکون بدم از خوشحالی پاهامو تکون می دم.فربد: اگه ببازم؛ خیلی عصبانی و ناراحت می شم می رم تمرین می کنم اگه ببرم؛ خوشحالی می کنم و می پرم بالا.بهراد: وقتی می بازم احساس خیلی خیلی بدی دارم؛ می رم تمرین می کنم تا برنده شم.اگه ببرم؛ کلی خوشحالی می کنم و اشکام میاد.
ادامه مطلب
اردیبهشت 03, 1398
90/10/7 آشتی آشتی دانیال روی صندلی نشسته بود و فرنام می خواست صندلی رو به زور ازش بگیره.وقتی من می خواستم مشکلشون رو حل کنم یهو فرنام صندلی رو از پشت کشید و دانیال از پشت صندلی زمین خورد.از نگاهش فهمیدم که خیلی ترسید.عکس العمل فرنام این بود که پشت سرهم می گفت : داداش ببخش...
ادامه مطلب
بهمن 16, 1397
"یک خبر خوب و البته یک پوزش بابت تاخیر "قرارمون اول زمستون بود، اگه توجیه قابل قبولی باشه، ترافیک کارهای جدید و پر حجم این چند ماه اخیر باعث این تاخیر شد!اما حالا با غرور می ایستیم و"رونمایی دهکده بازی کودک" مهرمن رو جشن می گیریم...بعد از تجربه بی نظیر و موفق "شهر کودک...
ادامه مطلب
آذر 06, 1397
بازی خاله خرسهتوی بازی خاله خرسه پارمیس بابا شده بود و تعمیرکار بود ،قرار بود من عمه شون بشم و برم خونشون، مهدی خیلی خوب ازم استقبال کرد و جالب این بودکه موقع برگشت مهدی به من که مهمون بودم یه ماشین کادو داد و گفت :پولشو نده9/11/90
ادامه مطلب
آذر 06, 1397
پیشنهاد مهدی:مهدی توی یک بازی با من لج کرده بود و اصلا حرف نمی زد و می گفت : من این بازی رو دوست ندارم ، من هم گفتم : باشه هر وقت دوست داشتی بیا تو بازی ، بعد توی بازی یک مشکل درست کردم که می دونستم مهدی حتما براش پیشنهاد داره ، آنقدر گفتم : بچه ها چیکار کنیم که یهو مهدی گفت : خاله من یه پیشنهاد دارم و همه چیز حل شد.25/10/90
ادامه مطلب