هوش هیجانی و مهارت والدینی
یک کودک دو ساله دارم ، که مدام به من چسبیده!
بدون حضور من ، هیچ کاری انجام نمیده
نمی تونه به راحتی و بدون کمک من دوست پیدا کنه ، موقع بازی با بچه ها اگه کسی بهش زور بگه ، نمی تونه از خودش دفاع کنه !
اگر شما جای والدین این کودک بودید ، چه راهی را انتخاب می کردید؟
راه حل خانواده هایی که در " تربیت" کودک از هوش هیجانی شان استفاده نمی کنند
*بزرگ میشه، درست میشه
*همه جا همراهش هستم و مواظبیم آسیب نبینه!
*ما به جاش دوست پیدا میکنیم
*بهش یاد دادیم هر کی تو رو زد ، تو هم بزنش!
*میریم سراغ خانواده های بچه های دیگه که به بچه شون یاد بدن "زور " نگه.
*اصولا پارک یا جاهای عمومی نمیریم یا کمتر می ریم که مساله های اینچنینی برای بچمون پیش نیاد!
و...
راه حل خانواده هایی که برای "پرورش " کودک از هوش هیجانی شان استفاده می کنند
*مراحل رشد کودک دو تا سه ساله را به خوبی میدانند
*میزان صحیح نیاز به وابستگی و همراهی کودک و مادر را در گروه سنی کودک به خوبی میشناسند و هر وابستگی را نشانه "چسبندگی" (!!) نمی دانند.
*به کودک کمک میکنند تا مهارت های فردی شان را ارتقا دهند.
*کمک می کنند تا کودک احساس خود را در مواجه با موقعیت ها و یا دوستانش بشناسد.
*هر احساسی از کودک را می پذیرند اما هر رفتاری را نه!
*تلاش نمی کنند احساس جدیدی غیر احساس واقعی کودک در او ایجاد کنند (مثل تنفر، ترس یا دوست داشتن اجباری)
*هر پدیده را تبدیل به راهی برای یادگیری "حل مساله" می کنند و از هر مساله ای که برای کودک پیش می آید به چشم فرصتی برای رشد کودک استفاده می کنند.
*"حل مساله" را به خوبی آموخته اند و از کودکی ، این مهارت مهم را در کودکشان پرورش میدهند.
*فضا های چالش بر انگیز (مثل پارک، محیط های اجتماعی و...)را حذف نمی کنند بلکه کودک را در معرض تجربه های گروهی سالم قرار میدهند.
*مهارت های گروهی کودک را با توجه به مرحله رشدی اش تقویت می کنند.