موسسه همیاران مادر و کودک مهرمن
بررسی تاثیر"هوش عاطفی در کیفیت روابط همسران"
گرداورنده: سرکار خانم شرمینه هوشمند
|
به نام او که مهر را در من به ودیعه گذارد
"تاثیر هوش عاطفی در انتخاب همسر"
|
با توجه به اهمیت ازدواج در شکل گیری خانواده و در نهایت سلامت جامعه، هر تلاشی در جهت بالا بردن سطح آگاهی عمومی در این زمینه ضروری به نظر میرسد.
این مقاله به بررسی تاثیر "هوش عاطفی" در انتخاب همسر میپردازد.
هوش عاطفی چیست؟
"هوش عاطفی" توانای شناخت احساسات و هیجانات خود و افراد دیگران؛تمایز گذاشتن میان این دو و استفاده از اطلاعات حاصل از آنها در تفکر و اعمال است.
به این خاطر میتوان گفت افرادی که هوش هیجانی پایینی دارند دارای ویژگی هایی هستند که در زندگی کردن با آنها بسیار مشکل است.
یکی از موثرترین عوامل در موفقیت یک ازدواج،
رضایت از روابط بین همسران است که ارتباط مستقیمی با
"هوش عاطفی " هر یک دارد.
افرادی که از هوش عاطفی بالایی برخوردار هستند،میدانند که خود یا دیگران در یک لحظه خاص د رچه نوع حالت هیجانی به سر می برند، بنابراین قادرند به دقت عواطف گوناگون و متفاوتی چون خشم، ترس،احساس گناه و عشق را از هم تشخیص میدهند.
هوش هیجانی در برگیرنده دو مولفه مهم است:
- درک خودتان: به معنی درک احساس،تفکرات،رفتار،اهداف و مقاصد.
- درک دیگران، همدلی و درک احساس
شناسایی و بیان هیجان، استفاده صحیح، فهم و درک،مدیریت و تنظیم هیجان ها بعدهای اساسی هوش هیجانی هستند.
مولفه های هوش هیجانی:
*مسولیت پذیری*انگیزه
*خودآگاهی *کنترل تکانه
*استقلال پذیری*انعطاف پذیری
*روابط بین فردی
ازدواج اولین تعهد عاطفی و حقوقی است که
ما در بزرگسالی قبول میکنیم .
انتخاب همسر و انعقاد پیمان زناشویی نقطه عطفی در رشد و
پیشرفت شخص تلقی میبشود که بی تردید یکی از مهمترین
تصمیم هایی ست که ما در طول زندگی خود میگیریم.
چنانچه ازدواج و زندگی خانوادگی شرایط نامساعدی یرای ارضا نیازهای روانی زوجین ایجاد کند، نه تنها بهداشت روانی به خطر میفتد ،بلکه اثرات منفی و گاهی جبران ناپذیری به جا میگذارد که اختلال عصبی،افسردگی،خودکشی و... از پیامدهای آن میباشد.
زمانی که فرد ازدواج میکند به شبکه ای از روابط (خانواده و دوستان جدید) وارد میشود.
مهارت در ارتباط گیری،حفظ و مدیریتارتباط، در زندگی مشترک به نظر ضروری به نظر میاید.
"تاثیر هوش عاطفی بر ازدواج"
بروز ندادن هیجانات خود و توجه نکردن به احساسات دیگران از ویژگی های بارز کسانی است که از هوش عاطفی پایینی برخوردار هستند، در واقع این قشر در مواجهه با هیجانات منفی مثل خشم و اضطراب، ناتوان بوده و قادر به کنترل خشم خود نیستند.
این افراد نمیتوانند مستقل شوند و به خانواده و دوستان خود وابسته میمانند.
قادر به تصمیم گیری
مستقل و حل مساله نیستند
و مسولیت پذیری کمی دارند.
حتی گاهی افراد با هوش هیجانی پایین،در صورت از متارکه با همسر خود هم باز قادر به داشتن روابط درست با دیگران نیستند.
فردی که " هوش عاطفی" پایینی دارد، اغلب موارد شخصی را بسیار مخالف و یا بسیار مشابه با همسر سابق خود برای زندگی مشترک انتخاب میکند.
چراکه قادر به مدیریت طیف هیجانات مختلف و متضاد خود پس از جدایی نیستند.
میزان رضایت زوجین از زندگی زناشویی به حل موثر
تعارضات،مدیریت هیجان های منفی و ابراز هیجانات مثبت
بستگی دارد.
به عبارتی،توانایی خویشتن داری و نظارت بر عواطف، در شادمانی و ثبات زندگی زناشویی نقش پررنگی ایفا میکند.
نقش "هوش عاطفی" در زندگی زناشویی به صورت شناسایی هیجانات خود و همسر، مدیریت هیجانات منفی و ابراز هیجان های مثبت بروز میکند و در نهایت به زندگی زناشویی بهتری ختم میشود.
شناخت احساس خود در هرلحظه،درک متقابل احساسات دیگران،نحوه مدبربت هبجانات،بیان و توانایی حل مساله درست با شریک زندگی،برون ریزی و تخلیه هیجانی مناسب از پیامدهای
"هوش عاطفی" بالا هستند که موجب تقویت روابط همسران و بهتر شدن زنگی مشترک خواهد شد.
مشاوره های قبل از ازدواج با متخصصین مجرب و کار بلد،مطالعه کتابهای مرتبط،شرکت در دوره های مختلف در زمینه "تقویت هوش عاطفی" هریک از زوجین تاثیر زیادی بر رضایتمندی از ازدواج خواهد داشت.
جامعه سالم و متعادل از خانواده های سالم و متعادل شکل میگیردوخانواده های سالم و متعادل از افراد سالم و متعادل..
افراد سالم و متعادل قطعا در همه ابعاد شخصیتی رشد متعادل وهمه جانبه دارند.
پرداختن به "رشد و ارتقا هوش عاطفی" افراد قبل از تشکیل خانواده، امری بدیهی و بسیار ضروری است.